شواهد نشان داده شده در تحقیقات لباس هندی در ایران مربوط به قرن اول بعد از میلاد نشان می دهد بوداها با پوشیدن ساغاتی که بخشی از کاسایای راهبان بودایی را تشکیل می دهد، به تصویر کشیده شده اند. در دوره Maurya و Gupta ، مردم لباس های دوخته شده و بدون دوخت می پوشیدند.
اقلام اصلی لباس عبارت بودند از انتاریای ساخته شده از پنبه یا خراطین سفید که با ارسی به نام کایابند به کمر بسته می شد و روسری به نام اوتاریا برای پوشاندن نیمه بالایی بدن استفاده می شد.
مسیرهای تجاری جدید، چه از طریق زمین و چه در خارج، تبادل فرهنگی با آسیای مرکزی و اروپا ایجاد کرد. رومی ها نیل را برای رنگرزی و پارچه های نخی را به عنوان لباس می خریدند. تجارت با چین از طریق جاده ابریشم، منسوجات ابریشم را با استفاده از کرمهای ابریشم اهلی معرفی کرد.
رساله Chanakya در مورد مدیریت عمومی ، Arthashastra که در حدود قرن سوم قبل از میلاد نوشته شده است، به طور خلاصه هنجارهای پیروی در ابریشم بافی را شرح می دهد.
انواع تکنیک های بافندگی در هند باستان به کار می رفت که بسیاری از آنها تا به امروز باقی مانده اند. ابریشم و پنبه در طرح ها و نقوش مختلفی بافته می شدند و هر منطقه سبک و تکنیک متمایز خود را توسعه می داد. از جمله این سبکهای بافندگی میتوان به جمدانی ، کاسیکا واسترای بنارس ، بوتیدار و سرهای ایلکل اشاره کرد.
بروکادهای ابریشم با نخهای طلا و نقره بافته میشد. مغول ها نقشی حیاتی در ارتقای هنر داشتند و پیزلی و لطیفه بوتی نمونه های خوبی از تأثیر مغول هستند.
رنگرزی لباس در هند باستان به عنوان یک هنر مرسوم بود. پنج رنگ اصلی ( Suddha-varnas ) شناسایی شدند و رنگهای پیچیده ( Misra-varnas ) بر اساس رنگهای زیادشان طبقهبندی شدند. حساسیت به ظریف ترین سایه ها نشان داده شد.
در رساله باستانی، ویشنودارموتارا ، پنج تن رنگ سفید، یعنی عاج ، یاس ، ماه اوت، ابرهای مرداد پس از باران و صدف حلزونی آمده است. رنگهای رایج مورد استفاده نیلی ( نیلا )، قرمز جنون و گلرنگ بودند. تکنیک مرگرنگرزی از هزاره دوم قبل از میلاد در هند رواج داشت.
رنگرزی مقاوم و تکنیک های کالامکاری بسیار محبوب بودند و این گونه منسوجات صادرات اصلی بودند.